زهرا: ایرانی ها همیشه با دیدن توریست ها ذوق زده میشن! فرقی نمیکنه بازاری باشن یا مامور پلیس!
آلکساندرا: من تابستون یه سفر به ایران داشتم. ما به تهران ، اصفهان ، شیراز و چنتا شهر دیگه رفتیم.
من برام جالب بود که چقدر این مردم مهربونن.
حقیقتا اون ها بهترین مردمی بودند که در تمام سفرهای دور دنیام دیده بودم.
اونا عاشق آمریکایی ها بودن. حتی کسانی که ما اصلا نمیشناختیمشون مارو تو خیابون نگه میداشتن تا باهامون صحبت کنن
و بعدش هم به صرف چایی و سوپ دعوت میکردن. هیچ چیز برای من غم انگیزتر از دیدن تصورهای غلط آمریکایی ها
نسبت به این مردم نازنین نیست.
سو جونز: با دیدن این تصاویر خیلی دلم میخواد یه سفر به ایران برم. مردمشون به نظر خیلی خونگرم میان
حافظیه شیراز
بام تهران
نیکول: هرکی رو تو ایران میبینی فتوژنیکه و آماده اس برای عکسبرداری !
هاولی: اگه لیز بخوره… :دی
ادموند: من عاشق کتش هستم. چه فشن شویی. ای کاش میتونستم اینو به خودش هم بگم
کریس: عجب منظره زیبایی. عکس هایی که گرفتی من رو ترغیب میکنه یه سفر به ایران برم. علیرغم بی ثباتی سیاسیش
کارولین: میخوام ازت تشکر کنم به خاطر این تصاویر. تو یک نمای بسیار زیبا و کاملا متفاوت
نسبت به اون چیزی که رسانه ها پخش میکنند رو از ایران و مردمش به ما نشون دادی
تنا: با این عکسا من دارم به این فکر میکنم که احتمالا نیمی از دخترای ایرانی مدل های فشن هستن
شرمین آشا: چرا دخترای ایرانی اینقدر خوشگلن؟ من مطمئنم جهش های ژنتیکی باعث شده اونا با ویژگی های مثبت ظاهری متولد بشن
به نظر میرسه همه مردها احساسشون در مورد خرید کردن یکسانه !
کاترین: در پاسخ به کامنت مگان که گفته مثل اینکه زنان ایرانی هم بدشون نمیاد تحث سلطه شوهرشون مجبور به پوشیدن چادر باشن.
میخوام بگم این تعمیم دادن اشتباست. تو از کجا میدونی اونا مجبور به این کار هستن؟
شاید به انتخاب خودشون بوده و این قسمتی از فرهنگ، مذهب و عقاید زندگیشونه.
با این حساب اگه یکی بگه زنان آمریکایی توسط شوهراشون مجبور به پوشیدن شلوارک و دامن کوتاه میشن پس اونم درست میگه!
چون خیلی از زن ها به خاطر احساس فشار از طرف جامعه و شوهرانشون مجبور به همچین پوششی میشن.
اما از طرفی هم هزاران نفر معتقد هستن این به انتخاب خودشون بوده. پس همه چیز نسبیه
این مرد راننده تاکسی ما بود توی تهران. میگفت ۸ سال تو آمریکا زندگی کرده و تصادفاً در همان خیابانی که من در جورجیا زندگی می کردم،
اقامت داشته. او با پرداخت ۱۵۰۰ دلار از طریق مرز مکزیک وارد آمریکا شده.
می خواسته در آمریکا به دانشگاه بره و دندانپزشک بشه اما خیلی زود میفهمه که آمریکای خیالیش از آمریکای واقعی خیلی سخاوتمندتره!
علیرغم اینکه ۸ سال توی یه کارخونه مشغول به کار بود ولی باز هم نتونست در اجتماع برای خودش جای پایی باز کنه.
میگفت: "بعد از حادثه یازده سپتامبر زندگی برای مهاجرین خاورمیانه ای خیلی سخت شد.
یه مدتی هیچ پولی نداشتم تا حدی که مجبور شدم خون خودم رو بفروشم".
حتی یک شب هم به خاطر رانندگی بدون داشتن گواهینامه توی زندان بوده.
خیلی به این در و اون در زده تا بتونه گرین کارت آمریکا رو بگیره و به صورت قانونی و دائمی اونجا ساکن بشه
اما نتونسته و در نهایت به ایران برگشته.
من از اینجور آدما خوشم میاد و همیشه تحسینشون میکنم.
آدمایی که همیشه در تکاپو هستن و ریسک میکنن برای اینکه به چیزی که براشون بهترین هست برسن.
هرچند اون به چیزی که میخواست نرسید و من از این بابت متاسفم اما اراده اش قابل ستایشه.
با این وجود، اون خودش میگفت: "قسمتم همین بوده". اما به نظر نمی رسید خودش به حرفی که می زنه اعتقاد داشته باشه
کرایه اش برای ۴۵ دقیقه سواری در سطح شهر تنها ۶ دلار شد.
اما من همون پولی که تو آمریکا برای این مقدار سواری می پردازم رو بهش دادم.
ازش پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت آره. وقتی برگشتم ایران با همسرم آشنا شدم
خواستم ازش عکس بندازم. قبول کرد اما خواست که کنار تاکسی ازش عکس نندازم. میگفت راننده تاکسی بودن شغل کلاس پایینیه
ولی بهش گفتم نه کلاس این شغل اصلا پایین نیست.
این شغل مردای سختکوشی هست که کار میکنن تا بچه هاشون بتونن در آینده بهترین شغل ها رو داشته باشند.
لیزا: با خوندنش اشک ریختم
آدریانا: قسمت آخرش من رو به گریه انداخت خیلی از مردم نمیفهمن اینو. شغل هایی که ازش به عنوان بی کلاس یا سطح پایین
یاد میشه چیزی هست که والدین من انجامش دادن تا من رو به جایی برسونن که امروز هستم.
ازت ممنونم به خاطر این نگاهی که به مسائل داری و همچنین متشکرم از پدر و مادرم.
سونیا: جمله آخرت خیلی دلگرم کننده بود
زهرا: پدر من در شیراز راننده تاکسی بود و من الان استاد دانشگاه هستم در آمریکا.
حق با توئه. این شغل کلاسش پایین نیست.
بلکه این شغل مردانیست که به سختی کار میکنند تا آینده خوبی برای بچه هاشون بسازن
رادولف: قسمت آخر باعث شد چشمانم اشک آلود بشن. من این موضوع رو خوب درک میکنم به عنوان پسر یک مادر مهاجری
که از همه چیزش گذشت تا بتونه زندگی که آرزوش رو داشت برای خودش و بچه هاش بسازه.
او به سختی ساعت های طولانی رو به عنوان پیشخدمت رستوران کار میکرد
و توی کارخونه های مختلف هم کارای کمرشکن رو انجام میداد.
و من الان در حال استخدام برای کارآموزی پزشکی هستم. با این امید که بتونم زحمات مادرم رو به نحو احسن جبران کنم.
آلکس: مردم هرگز نباید از داشتن یه شغل شرافتمندانه ای که دستمزدش پایینه شرمنده باشن.
اونایی باید شرمنده باشن که شغل هایی دارن که درآمدهای نجومی داره و کارشون هم قانونی نیست
و یا به مردم آسیب میرسونه یا به محیط. ولی متاسفانه برعکسه. ای کاش توی طرز فکرمون یه تجدید نظری بکنیم.
رانیا: من همیشه میگم خدا این جهان رو خلق کرده ولی مردم ورداشتن اونو مرزبندی کردن و سیم خاردار کشیدن به اسم کشور خودشون!
ما چه حقی داریم که اجازه بدیم یا ندیم به کسی تا هرجایی از این سرزمین خدادادی که دوست داره زندگی کنه؟
کیسی: به این مرد احترام میزارم. از دست دادن همچین آدمی برای آمریکا ضرر و به سود ایران شد.
برات بهترین ها رو آرزو میکنم برادر
پاشا: آقا ۶ دلار میشه تقریبا ۱۹۰۰۰ تومن! بعد زده که کم گرفته ازم!!
خوب معلومه با این ارزش پول مملکت ما ۵۰ هزار تومنم ازت میگرفت به دلار تبدیل کنی میشه پول یه ساندویچتون!
مونا: پاشا از کل این مطلب زیبا به همین نتیجه رسیدی فقط؟! ضمناً ۱۹ تومن هم پول زیادی نیست برای مدت طولانی که این آقا رانندگی کرده.
خیلی ها تا می بینن طرف خارجیه دولا پهنا حساب می کنن. ولی گذشته از این مسائل بهتره کمی عمیق تر به چنین ماجراهای نگاه کنی
روحانیون ایران – چه خوب یا چه بد، همسو با حکومتشون هستن. خط مشی اونا شبیه همتایان غربی شان است.
او میگفت: مردم آمریکا آدمای خوبی هستن. مشکل ما با دولت آمریکاست
جنی: بهش بگو خوده ما مردم آمریکا هم با دولت آمریکا مشکل داریم !
اون اصرار داشت که بگه خوش عکس نیست! ولی به نظرم خیلی زیبا افتاده
پولاک: ایرانی های چشم آبی
دنیل: ای کاش منم به اندازه او بدعکس بودم !
جکس: من عاشق دیدن این خانم هایی هستم که پوششی زیبا ولی با حجب و حیا دارند.
با برهنگی هایی که این روزا شاهد هستیم مخصوصا در آمریکا، تماشای این تصاویر مثل تنفس یه هوای تازه میمونه
لورن: من تا به حال سه بار به تهران سفر کرده ام. اونا مردمانی مهمان نواز، خونگرم، با فرهنگ، باهوش، خوش مشرب و شوخ طبع هستن.
مطلع باشید که رسانه ها چیزی رو نشون میدن که باب طبع سران قدرت باشه.
دولت آمریکا میخواد مارو از ایران و ایرانی ها متنفر کنه تا برای حمله به این کشور رضایتمون رو جلب کنه.
این مردم، دشمن ما نیستند. اینا هم مثل ما انسانن که دارن توی یه کشور دیگه ای زندگی میکنند...
باربارا: تبلیغات رسانه ها واقعا قدرتمند هستن. من از دیدن این تصاویر شوکه شدم.
این تصاویر باعث شدن من متوجه این موضوع بشم که تا قبل از دیدن این آلبوم حتی یک تصویر مثبت هم از ایران ندیده بودم
آرزو: دوستان ایرانی صمیمانه پیشنهاد می کنم بحث های سیاسی نکنید زیر عکس ها.
فکر می کنم آدمهایی که اینجا میان سواد ایننرنتی کافی دارن که بتونن راجع به شرایط سیاسی ایران
اطلاعات مورد نیاز خودشونو به راحتی بدست بیارن.
بهم پریدن شما دوست گرامی چه به ایرانی ها و چه به غیر ایرانی ها کمکی نمی کنه.
از زیبایی این کار هنری لذت ببرید، اگه هم لذت نمی برید، فضا رو متشنج نکنین که دیگران لذت ببرن حداقل.
چه خوب می شد این صفحه از گزند بحث ها و دعواهای ما در امان می موند
روسلین: من همیشه این برام جالب بوده که با وجود حجاب روسری و.. چجوری اینا میتونن اینقدر فشن و خوشتیپ باشن...
تهرانی: عادت داریم توى هر جا با منطق کجمون بحث سیاسى راه بندازیم گند بزنیم به جمع.
حالا میخواد زیر آهنگ شهرام شپره باشه یا زیر یه عکس که مردم اومدن لذت ببرن. اه. از دست بی جنبه بودن ما. ول کنم نیستیم.
گروهی از پسرهای نوجوان در یکی از دبیرستان های تهران. یکیشون ازم پرسید که آیا من فکر میکنم در روز ۲۱ دسامبر، دنیا به پایان میرسه؟
بهش گفتم اگه در اون روز دنیا به پایان برسه من به همتون یه میلیون دلار میدم! همشون خندیدن
جسی: اون پسره سمت راستیه باحاله! فیگور گرفته داره بازوشو نشون میده !
میشل: اون پسره سمت چپ ردیف بالا نفر دوم میتونه یه روزی یه مدل بشه! گونه های استخونی اش عالی ان
کودکان ایرانی، درخشان*ترین و رنگین*ترین لباس*ها را دارند
رایان: با توجه به این عکس و عکسای دیگه ای که انداختی به نظر میاد ایران سرزمین مدل های زیبا باشه
نینا: براندن جدی میپرسم، تو ایران هیچ آدم زشتی وجود نداره؟ اگه اینطوره که باید قبل از رفتن به این کشور حسابی به خودم برسم
دیانا: ازت ممنونم که نشون دادی زنان مسلمان مظلوم واقع نشدن و اونا هم دارن زندگیشونو میکنن. لزوما نباید به شیوه ی ما زندگی کنن که
اینا فال فروش بودن. فال من این دراومد: با آدمای حسود مشورت نکن !
اینجا ابیانه – یکی یه حرف خنده دار زده !
سینجیا: من عاشق عکساتم. آدم حس میکنم خودش اونجاس و داره باهاشون میگه و میخنده
ملانی: خدا حفظشون کنه. اون سمت راستی که از بس خندید دمپاییش دراومد
راینا: لبخندهای زیباشون منو یاد وقتی میندازه که مادرم حالش خوب بود و آلزایمر نداشت.
اون موقع ها زندگیه واقعا شادی داشت. اما الان حتی نمیتونه یه لبخند بزنه قلب من به درد میاد از این غصه
جان: من حتی نمیدونستم تو ایران هم برف میاد ! فکر میکردم خشک و بیابونیه
جنیلین: عکسایی که از ایران گذاشتی منو متقاعد کرد که تمام این کشور پر شده از سوپر مدل ها !
چریل: رو حساب نادونی من نزارید. ولی منم واقعا نمیدونستم تو ایران برف میاد. فکر میکردم ایران یه جای خشک و بایره و هواش هم گرم!
آگاتا: با خوندن کامنتا به این نتیجه رسیدم که مردم آمریکا نه مطالعه میکنن، نه در مورد چیزی تحقیق میکنن
و فقط جذب چیزایی که از تلویزیون پخش میشه هستن.
این روزا دیگه دنیا کوچیک شده، اطلاعات تو اینترنت جاری شده، مردم فرای از مرزها دارن باهم دوست میشن، صحبت میکنن،
همدیگه رو ملاقات میکنن و به افکار و عقاید شخصی خودشون شکل میدن.
اگه کسی بخواد چیزی رو بفهمه و یاد بگیره، راهش رو پیدا میکنه.
مگر اینکه شما بشینید و صبر کنید تا اطلاعات رو بیارن تقدیمتون کنن و دربارش براتون شرح بدن.
بعد شما سوپرایز بشید از اینکه مردم ایران دوتا سر با دستای قلاب مانند ندارن و شبیه بقیه انسان ها هستن !
یک خانواده افغانی با چهره های شاد در بازار شیراز
داشتم رد میشدم که منو صدا زد. از من خواست که برم باهاش ناهار بخورم. و همه غذایی که داشت تنها یه بشقاب برنج بود
آدام: حس انسان دوستی در بهترین حالتش
تریسی: انگار روی قالی جادویی نشسته !
آلتاگراسیا: